Archive for آوریل, 2017
میزان نقش دولتها در اقتصاد
روز دوشنبه (۹۶/۱/۱۴) ، اولین برنامه مناظره در شبکه اول سیما پخش شد. این برنامه با حضور دو اقتصاددان برگزار شد که در آن آقای کهندل به عنوان منتقد سیاستهای اقتصادی دولت حضور داشت و آقای عزتی به عنوان مدافع. در این برنامه به نکات مختلفی اشاره شد که مطمح نظر این متن نیست؛ اما نکتهای که در یادداشت مورد نظر است چالشی است که در این برنامه راجع به میزان تسلط دولت در اقتصاد کشور مورد بحث قرار گرفت.
جناب آقای عزتی بیان کردکه قسمت زیادی از اقتصاد ایران در دست دولت نیست. ایشان اشاره کرد که بخشی از سیاستهای اقتصادی توسط مجلس گذاشته میشوند و بخشی دیگر توسط مجمع تشخیص تهیه شده و توسط رهبر انقلاب ابلاغ میشوند و همینطور، نهادهای اقتصادیای هستند که زیر نظر دولت نیستند؛ مانند بخشهای عمومی غیر دولتی. بنا براین نباید وضعیت اقتصادی کشور را حاصل کار دولت دانست و دولت هم فقط در بخشی از وضعیت اقتصاد نقش دارد. وی بعداً تأکید کرد که سیاستهای کلی توسط رهبر انقلاب گذاشته میشوند.
این نکته البته برای اولین بار نیست که توسط حامیان دولت و طیف اصلاح طلب بیان میشود، بلکه شاید بارها به انحای مختلف آن را بیان کردهاند؛ اما این نکته تا چه حد متناسب با وضع واقع است؟ پاسخ این سؤال را میتوان در همان برنامه و از زبان خود آقای عزتی شنید وقتی که به تاریخچه اقتصادی کشور اشاره میکند. ایشان در بخشی از برنامه اشاره کرد که در سالهای ۷۶ تا ۸۴ ایران رشد اقتصادی بالایی را تجربه کرد اما پس از آن، این رشد متوقف شد. به عبارت دیگر میتوان بیان کرد ایشان میفرماید در دولت اصلاحات، اقتصاد رو به سامان و در دولت آقای احمدی نژاد این وضع نابسامان بود. آیا خود این بیان، نشانگر این نیست که دولتها در وضعیت اقتصاد تأثیرات کاملاً جدی دارند؟ اگر دولت اصلاحات (بنا بر این بیان) توانست وضعیت اقتصادی را سامان دهد، چرا دولتهای دیگر نتوانند؟ آیا اینکه یک دولت توانسته رشد اقتصادی ایجاد کند و یک دولت رکود ایجاد کرده، بیانگر این نیست که این متغیر بهدست دولت قابل تغییر است؟ و همین طور است بحث تورم.
سؤال دیگر این است که طرفداران این نگاه چه میزان از اقتصاد را تحت مدیریت قوه مجریه میدانند؟ پس از آن که به این سؤال پاسخ دادند، سؤال دیگری در این ارتباط مطرح میشود و آن اینکه دولت، در همین محدوده تحت امر خود، چگونه عمل کرده است؟ به عنوان مثال، چه کسی باید پاسخگوی وضعیت بانکها باشد؟ آیا سیاستهای پولی و بانکی نیز توسط رهبری ابلاغ شده است؟ رئیس کل بانک مرکزی توسط چه کسی انتخاب میشود؟ چه کسی باید پاسخگوی بحران صندوقهای بازنشستگی باشد؟